قرن بیستم را می توان قرن تکنولوژی نامید , قرنی که تحولات تکنولوژیک و صنعتی اثرات متعدد و گسترده ای در شئون مختلف زندگی بشر ایجاد نموده است. معماری مدرن حاصل و نتیجه عصر تکنولوژی و دستاوردهای آن در قرن نوزدهم و بیستم بود.
از اواسط قرن گذشته که تکنولوژی مدرن مورد نقد و پرسش فلاسفه پست مدرن قرار گرفت، معماری مدرن نیز از طرف معماران پس از مدرن مورد چالش واقع شد. در نتیجه اقتدار بلامنازع معماری مدرن در عرصه جهانی رو به افول گذارد. اگردر طی هفت دهه اول قرن بیستم معماری مدرن تنها سبک آوانگارد در غرب محسوب می شد در دهه های پایانی آن سده شاهد بودیم که آن وحدت نظریه به کثرت و تکثر و پیدایش سبک های مختلف در معماری منتهی گردید.
به نظر بسیاری از فلاسفه معاصر هم اکنون ما وارد دوره ای شده ایم که به آن می توان عصر پسا فن آوری و یا پسا صنعتی نام نهاد. عصری که در آن ارتباطات , اطلاعات و رایانه نقش اساسی و محوری دارند . در عین حال حفظ زیست بوم کره زمین و پایداری شرایط زیستی در آن موضوعی بسیار مهم و حیاتی برای بشر در آغاز سده جدید است. اگر چه در آغاز این قرن ادامه بسیاری از سبکهای آخر قرن بیستم را شاهد هستیم ولی در عین حال می بینیم که رایانه و پایداری دو موضوع جدیدی هستند که سبکهای گذشته را به نوعی تحت تاثیر قرار داده اند و همچنین باعث به وجود آمدن نوآوریهای بدیع در طراحی ساختمانها و محیط مصنوع شده اند .