تاثیر معماری پایدار بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای تاریخی ایران
آرش دیده روشن۱*
۱- دانشجوی دکترای معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز
چکیده
انسان ها در ازدحام و تنش زندگی امروزی، به دنبال عرصه هایی با هويت هاي ويژه هستند تا علاوه بر تأمين آسـايش و تعامـل با همنوعان،در بستر پويايي اجتماعي به كمال متعالی خـود نائـل شوند. هر انسانی در اجتماع و شهر و یا کشوري زندگی می کند که فرهنگ و شرایط خاص خود را دارا می باشد این فرهنگ و سنت ها همانطور که در زندگی آن ها تاثیر گذار است باید در نوع معماري نیز تاثیر گذار باشد که در این بحث به پایداری معماری تاکید می کند،پایداری در معماری در پی ایجاد تعادل در سه مؤلفه زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی بدست میآید که در این میان بدلیل اهمیت ویژه مسئله زیست محیطی در عصر حاضر این پژوهش به بعد زیست محیطی پایداری میپردازد از آنجاییکه فضاهای تاریخی ما بر خلاف اغلب فضاهای امروزی در ستیز با شرایط طبیعی نبودند و برای هر فصل فضای خاصی تدارک دیده شده است؛ ایجاد فضاهایی برای تعاملات اجتماعی بسیار مفید می باشد.پژوهش حاضر سعی بر این دارد به بررسی و شناخت معماری پایدار در جهت تعاملات اجتماعی در فضاهای تاریخی بپردازد، و راهکارهایی را ارائه نماید که سبب بهبود تعاملات اجتماعی در میان استفاده کنندگان به این فضاها گردد، بدین منظوردر این پژوهش پس از بیان مباحثی در حوزه نیازها و روابط اجتماعی انسان ها در محیط وپاسخ به سوالاتی، از جمله این که آیا ارتباطی بین معماری پایدار و ارتباط افراد وجود دارد؟آیا نوع مکان در ارتباط و تعامل افراد با یکدیگر تأثیر گذار است؟روش تحقیق در این پژوهش بصورت کیفی از نوع توصیفی- تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانهای و بررسی نمونه موردیهای مربوطه میباشد.در نهایت سازگاری معماری سنتی ایران با مبانی معماری پایدار نتیجه گیری شده است و پیشنهاد میشود طراحان باید قبل از طراحی با تطبیق از معماری سنتی فضایی تجمع پذیر شهری را طراحی کنند.
واژگان کلیدی: معماری پایدار، تعاملات اجتماعی، فضای تجمعپذیر، معماری سنتی
مقدمه
شـناخت محیـط و معمـاری، تنهـا بـا درک فعالیتهـای انسـان در دنیـای پیرامونـش امکانپذیـر اسـت و هـدف معمـاری را میتـوان ایجـاد انگارهـای انسـانی، در درون شـکل کالبـدی دانسـت. طراحـی انسـانی، مهمتریـن اصـل طراحـی پایـدار اسـت کـه بـه قابلیـت زیسـتی تمـام اجـزای تشـکیل دهنده ي نظـام زیسـت جهانـی می پـردازد. ایـن اصـل بـه طـور عمیـق، ریشـه در نیـاز بـه حفـظ عناصـر زنجیـرهای نظامهـای زیسـتی دارد کـه تـداوم حیـات و بقـای انسـان، منـوط بـه وجـود آنهاسـت. ضروریتریـن نقـش معمـاری، خلـق و سـاخت محیطهایـی اسـت کـه امنیت، سـلامت، آسـایش فیزیکـی، صحت روانـی و بهـره وری استفده کنندگان خود را تـداوم بخشـد و باعث حضور حداکثری انسان در آن فضا شود(۱). با توجه به وضع موجود و کم شدن تعاملات در جامعه و عرصه های حد واسط که محلی بود برای تعامل و مراوده دوستان و آشنایان ناپدید شدند و عدم وجود فضاهای جمعی مطلوب باعث جدایی میان مردم از جامعه و ترغیب آنان به عدم حضور در فضاهای جمعی و جایگزینی فضاهای فیزیکی با فضاهای دیجیتالی و انتقال برخورد های دوستانه و همسایه وار به دنیای مجازی و ایجاد احساس تنهایی و انزوا وکمبود همبستگی در میان افراد جامعه شده است.(۲). از جمله مشکلات جامعه ایران مضایقه تعاملات اجتماعی در عرصههای عمومی است در واقع یکی از مشکلات کنونی مردم فقدان یا کمبود مکانهایی اجتماع پذیر برای رفع نیازهایشان است(۳). در سالهای اخیر محیط کالبدی که در برخی شهرها ایجاد شده است، به طور عملی از مناسبات دوستانه شهروندان جلوگیری کرده و مردم را از تعامالات اجتماعی مناسب دلسرد نموده است. راه حل این مسئله از نظر اندیشمندان علوم اجتماعی، بازسازی این روابط با اتخاذ راهكارهایی مانند فراهم آوردن عرصه های تعامل می باشد. زمانیکه در طراحی و برنامهریزی فضاهای شهری بتوان به گونه ای عمل کرد که مشوق حضور و جنب و جوش مردم در شهر شد، آنگاه حضور پذیری، سرزندگی، دیدن و دیده شدن به شهر برگشته و چنین کیفیت هایی باعث افزایش سطح تعاملات اجتماعی میشود و فضای شهری تعریف و جایگاه واقعی خود را بازخواهد یافت. اما امروزه مكان های نا امن حضور مردم را در محله ها و شهرها به عنوان شهروندان جامعه مدنی، کمرنگ ساخته اند. (۴).
بافت تاریخی ایرانی در مفهوم سنتی آن از فضاهای مختلف تشکیل شده است و ظرفیت انجام فعالیت های متنوعی داشتند و به طور کلی افراد جامعه می توانستند بیشتر نیازهای فضایی خود را در عرصه عمومی شهر خود تامین نمایند. در ایران به دلیل تضادها و تناقضاتی که در طول تاریخ وجود داشته و هر روز نیز بیشتر می شود، حق هیچ کدام از عرصه های زندگی جمعی و زندگی خصوصی به درستی ادا نشده است. معضلاتی مانند استفاده نادرست از فضاها و نبود فضای کافی برای یک فعالیت، حتی موجب بروز بسیاری بیماری های روانی در جامعه ایرانی شده است. این موضوع بسیار خطرناک است؛ چرا که یک رفتار خاص و نامطلوب بعد از چند سال و چند نسل به عادتی تبدیل می شود که ترک آن بسیار سخت خواهد بود و حتی اگر جامعه به غلط بودن آن هم پی ببرد باز آن را تکرار خواهد کرد(۴) (۵) .
با توجه به اینکه ساختار های زیست محیطی و اقلیم حاکم بر منطقه بر معماری اثر می گذارد. یک فضای عمومی و همگانی با رویکرد معماری پایدار می تواند در درک زندگی بهتر مؤثر باشد و پاسخ به سوالاتی، از جمله این که آیا ارتباطی بین معماری پایدار و ارتباط افراد وجود دارد؟آیا نوع مکان در ارتباط و تعامل افراد با یکدیگر تأثیر گذار است؟ و چه تجربه هایی در این زمینه قابل توجه است. تحقیق فوق بدنبال طراحی مکانهایی اجتماع پذیر که نیازهای رفتاری کاربران را بازشناسی می نماید و به بررسی تاثیر اصول معماری پایدار در ارتقای تعاملات اجتماعی در مجموعه بافت تاریخی ایران می پردازد.